جزوه برنامه ریزی شهرهای جدید دکتر زیاری

جزوه برنامه ریزی شهرهای جدید دکتر زیاری
تاریخ انتشار
22 آگوست 2022
تومان 7,500
جزوه برنامه ریزی شهرهای جدید نوشته دکتر کرامت اله زیاری با فرمت WORD در ۲۳ صفحه

بخشی از متن فایل

فصل اول : پيدايش و سير تحول شهرهاي جديد

شهر جديد با حومه اختلاف اساسي دارد. حومه يك ناحيه مجزاي مسكوني است كه ساكنان آن براي كار به شهر دورتر رفت و آمد مي كنند؛ اما شهر جديد بايد همه عملكردهاي شهري را به اندازه معين داشته باشد.

مكتب اصلاح گرائي با تاكيد بر جنبه هاي حق شناختي ، معتقد به يافتن راه حلهائي براي رفع مشكلات شهري در چهار چوب جوامع صنعتي است. در اين مكتب عقيده بر آن است كه بهسازي و ساماندهي محيط شهري بايد از درون همين جوامع صورت پذيرد؛ بنابراين بر اصلاح تنگناها و عوارض نظام اجتماعي موجود، بدون نفي كليت آن تاكيد مي كند. اصلاح گرايان، زمين را ثروت و حومه مي دانند كه بايد براي زراعت و اشتغالات زراعي از آن استفاده شود. ويليام موريس و جان راسكين از بزرگان اين مكتب هستند.

مكتب شيكاگو، بين سالهاي 1883 و 1893 رشد كرد. پيروان آن بي نظمي جامعه صنعتي در اروپا را ناشي از كم بودن در شهر مي دانند، بدين ترتيب الگوي روستا- شهر را براي حل مشكلات شهري ارائه مي دهند و توجه به طبيعت را نيز در سطح وسيعي مطرح مي كنند. در اين مكتب توجه به اكولوژي يا محيط طبيعي اهميت ويژه اي دارد، به طوري كه محيط انساني در دل آن مطرح مي شود.

اين مكتب از دارونيسم اجتماعي، در زمينه رقابت ميان شركتها: بنگاههاي تجاري و خانواده ها براي دستيابي به نقاط مطلوب شهر بهره مي برد و علم اقتصاد را فقط اصل مسلم انسان براي بهره گيري بيشتر و با كوشش كمتر مي داند و براي تحقق اين هدف معتقد به عدم دخالت دولت در امور اقتصادي، نفع فردي و اجتماعي و اهميت صنعت است و نيز صنعت را منشأ ثروت مي داند.

مكتب مدرنيسم: اين مكتب به شهر حول محور مدرنيسم و قطع با گذشته و تاريخ و زمان نگاه مي كند و فقط و فقط به مسائل معماري مي پردازد. انسان در اين مكتب عنصري بي.لوژيك و داراي عملكردهاي «سكونت، كار، رفت و آمد و اوقات فراغت» در يك ناحيه خاص است. در مكتب مدرنيسم، موقعيت، مكان ، فرهنگ و سنت جايگاهي ندارد. مدرنيسها معتقدند بايد از شهرهاي قديمي تمركز زدائي شود. بنابراين تراكم در نواحي خاص را پيشنهادميكنند. انان الگوهاي «شهر-پارك» «شهر- شيتي»طشهر عمودي»«عملكردگرائي« و «توليد انبوه» را در شهر ابراز مي دادند. اين گروه معتقدند زمين بايد ا هر كاربري آزاد شود و شهر در فضاي سبز به شكل عمودي يجاد شود. در اين مكتب به روابط اجتماعي در مقوله اوقات فراغت نگريسته مي شود.

مكتب فرامدرنيسم : برنامه ريزان شهري نخستين كساني بودند كه مكتب مدنيسم را مورد انتقاد قرار دادند. آنان روياروئي با چهارچوب نظري مدرنيسم (مسكن، كار، رفت و آمد و اوقات فراغت)، مطالعات شهري را مطرح و شهرها را در قالب مفاهيمي چون خوشه هاي شهري، جابه جائي جمعيت و مسكن بررسي كردند.

به دنبال اين انتقادها، وان آيك نيز با طرح مباحث مردم شناسي و طراحي شهري و معماري از اين مكتب به دليل يكنواختي و بي هويتي كالبدي آن انتقاد كرد. در طرحهاي ديگر اين گروه، بر توپوگرافي و احياي بافتهاي موجود شهرها تاكيد خاص شده است، بدين ترتيب مكتب فرامدرنيسم پا به عرصه وجود گذاشت.

جنكس، مدنيسم را به دليل تك ظرفيتي و تهي بودن از سطوح معنائي يا مفاهيم ماوراي طبيعي سرزنش مي كرد. وي به جاي مدرنيسم، تركيبي از عناصر جديد و سنتي را با مفاهيم هنر بومي و هنر متعالي در ساخت و سازهاي شهر پيشنهاد مي كند.

مكتب فرهنگ گرائي : اين مكتب معتقد است كل يعني مجموعه شهر بر جز، يعني افراد غلبه دارد و مفهوم فرهنگي شهر بر مفهوم مادي آن مقدم است. در اين مكتب تفكر ناحيه بندي در شهر وجود ندارد. شهر فقط از طريق سازمانهاي اجتماعي- فرهنگي زنده است. برگشت به گذشته و توجه به زيباشناسي از مشخصات آن است. كاميلوسيت، هاورد، باركر و آنوين از صاحبنظران اين مكتب هستند.

از اين مكتب به علت ارزشگذاري بيش از حد به گذشته و اينكه زمان را قابل بازگشت و بازسازي مي داند، انتقاد شده است.

مكتب طبيعت گرائي:مكتب طبيعت گرائي را گروهي همانند گدس، لوييزمامفورد و فرانك اويدرايت كه برنامه ريزان شهري ناميده مي شوند بنيان گذاتند. چهارچوب نظري اين مكتب را آزادي انسان و رهائي از محيط مصنوع، استقرار در طبيعت، كمار بر روي زمين به عنوان اوقات فراغت و توجه به خانه، حفظ طبيعت، به كار گيري تكنولوژي و وجود نداشتن عملكردگرائي در شهر تشكيل مي دهد. گدس معتقد است هر شهر رشد طبيعي دارد و نيز از محيط طبيعي كه در آن به وجود امده جدائي ناپذير است. مامفورد شاگرد گدس، رشد شهرها را براساس جامعه شناسي زائيده از زيست شناسي مي داند. رايت الگوي شهر جديد گسترده و شهر ناپيدا را مطرح مي كند.

ادامه مطلب