جزوه تئوری های سازمان و مدیریت رحمان سرشت

جزوه تئوری های سازمان و مدیریت رحمان سرشت
تاریخ انتشار
18 جولای 2022
تومان 7,500
پاورپوینت خلاصه ای بر جلد اول کتاب تئوری های سازمان و مدیریت از تجددگرایی تا پساتجددگرایی، در قالب ppt و در ۱۱۴ اسلاید، قابل ویرایش

بخشی از متن فایل

فهرست پاورپوینت خلاصه کتاب تئوری های سازمان و مدیریت دکتر رحمان سرشت شامل:

مبانی نظریه های سازمان و مدیریت از دیدگاه اسکات

ماکس وبر و بوروکراسی

هنری فایول و مدیریت عمومی و صنعتی

سازماندهی کار از دیدگاه فرانک و لیلیان گیلبرت

هربرت سایمون: رفتار اداری و تصمیم

جیمز جی مارچ: ابهام و تصمیم گیری در سازمان

ویکتور وروم و شیوه های تصمیم گیری هنجاری

سی نورث کنت پارکینسون

الوین گلدنر و جلوه های مختلف بوروکراسی

نارسایی های بوروکراسی

چستر بارنارد و نظام تعاون

امیتای اتزیونی و ساختار کنترل سازمان

آلفرد دی چندلر و رابطه ساختار با راهبرد

الیورایی ویلیامسن و سازمان های اقتصادی

ریموند ایی مایلز و چارلز سی اسنو و تطابق، شکست و مشاهیر

کریستوفر بارتلت، سومانترا گوشال و مدیریت در فراسوی مرز ها

تام برنز و نظام های ماشینی و زنده

پل لارنس و جی لورش و رویکرد اقتضایی

جون وودوارد و اثر تکنولوژی بر ساختار سازمانی

جمیز دی تامپسون و هماهنگی درونی و بیرونی سازمان

ماری پارکر فالت

درک پیو، گروه استن و محاسبه عناصر ساختار سازمانی

گیرت هافستید و آثار فرهنگ

میشل کروزییر و بازی قدرت در سازمان

چارلز هندی و خدایان مدیریت

هاری براورمن و بحث فرایند کار

دیوید سیلورمن و عمل سازمانی

اندرو پتیگروو و دگرگونی راهبردی در سازمان

پیتر سنگه و یادگیری سازمانی

مبانی نظریه های سازمان و مدیریت

سازمان ها عمدتا وسیله ای برای عقلایی ساختن،برنامه دار کردن،پیچیده،قانونمند،کارا و منظم تر کردن  و تحت کنترل متخصص قرار دادن کلیه جنبه های زندگی ما هستند.از دیدگاه روزاک

جامعه غربی تحت تاثیر فن سالاری،علمی ترین جوامع می شود.با این وجود آدم های سراسر جهان توسعه یافته چون انسانهای مسخ شده،هر روز سرگشته تر از روز پیش،زندانیان دژهای دست نیافتنی که در آنها فن آوران اسرارآمیز با سرنوشت آنان به بازی مشغولند خواهد بود.

گلنان نیز همچون روزاک فن سالاری را مذموم می شمرد.او می گوید:

فن سالاری به دوگانگی خویشتن ها و دنیاهای منحصر ساختن احساسات به درون و وسیله و ابزار بودن در بیرون دامن می زند.

فرگوسن انتقادهای خود را صریح تر بیان می کند:

شکل های سازمانی و سرمایه باوری بوروکراتیک به بنیان های سلطه ای که احیا کننده الگو های استثمار همیشگی هستند.استحکام می بخشد و این الگوهای استثمارگری دقیقا همان هایی که طرفداران حقوق زن برای مبارزه با آنها قیام کردند به شمار می آیند.

بدین سان این منتقدین از کسانی که نظر ها را به سوی آثار سوء ساختارهای سازمانی بر جسم و جان اعضای سازمان جلب می کند،حمایت می کنند.از خود بیگانگی،خوش خدمتی و جلوگیری از رشد

عادی شخصیت افراد دیگر فقط از پیامدهای زندان های معمولی و بازداشتگاه ها اسرای جنگی نیست.این پیامد ها را باید عواقب و آثار همه انواع سازمان ها به حساب آورد.

مطالعه عمیق انتقادهای وارده به سازمان ها افق های جدیدی پیش روی ما می گستراند و جنبه های مثبت را برای استفاده و ابعاد منفی را برای اجتناب می آموزد.سازمان ها علاوه بر اینکه وسیله هایی برای دست یابی به هدف های گوناگون و شاید منشا تعداد زیادی از مشکلات ما هستند،اثری چشم افزا هم بر زندگی جمعی ما دارند.این تاثیر از آثار دیگر ظریفتر وعموما ناشناخته است،اما می تواند پی آمد های عمیقی داشته باشد.

سازمان ها همانند رسانه ها بیانگر«مای توسعه یافته»هستند.سازمان ها می توانند تحقق هدف هایی را که برای هر فرد انسانی دور از دسترس هستند مانند ایجاد برج ها و آسمان خراش های بزرگ،ساختن سد ها،پیاده کردن انسان روی کره ماه،امکان پذیر کنند.اما بذل توجه خاص به آنچه سازمان انجام می دهد می تواند آثار عمیقی که به دلیل وسیله بودن سازمان و چگونگی عینیت یافتن کار سازمانی به وجود می آیند مخفی کند.

وقتی می گوییم سازمان ها به عنوان وسیله یا وسایل باعث می شوند کالاها و خدمات به صورتی دور از انتظار تولید شوند و گاهی حساب ها را به جای محصولاتی ملموس می نشانند،در واقع به تاثیر بنیادی و اساسی سازمان بر فعالیت تک تک اعضای خود گواهی می دهیم.اما حتی این توضیح روشن و گویا هم نمی تواند بیانگر اهمیت انواع آثار سازمان بر اعضای تشکیل دهنده آن باشد.

اگر ما سازمان ها را فقط متن یا زمینه –چینش ها و ترتیباتی موثر بر اعمال افراد-ببینیم به اهمیت آنها در زندگی خود پی نخواهیم برد.به قول کولمن سازمان ها را باید در جای خود بازیگران،یا اشخاص جمعی(نه جمع اشخاص)یا اشخاص شرکتی به شمار آورد.سازمان ها هم می توانند اقداماتی انجام دهند،منابعی را به مصرف رسانند،قراردادهایی را منعقد سازند و صاحب دارایی هایی باشند.

جرج هومان با بیان جمله زیر در واقع ارزش مطالعه سازمان ها را برای علوم اجتماعی خاطر نشان می- کند:

واقعیت این است که در جامعه نوین امروز سازمان ها و مجموعه های رسمی بزرگ انسانی،ظهور و توجیه گرایش ها و تمایلات موجود در کلیه گروه های انسانی است.

با گفتن اینکه سازمان ها گرایش ها و تمایلات موجود در کلیه گروه های انسانی را مجسم می سازند به اینکه سازمان ها زمینه گسترده ای برای تحقیق فرایند های گوناگون و اساسی اجتماعی مانند جامعه- پذیری،ارتباطات،رتبه بندی،شکل گیری هنجارها،اعمال قدرت،هدف گذاری و دستیابی به هدف را فراهم می اورند.مطالعه سازمان ها می تواند دانش پایه ای در زمینه های جامعه شناسی را از طریق بالا بردن شناخت ما از فرایند های اجتماعی عمومی که در ساختار های اجتماعی متمایز عمل می کنند افزایش دهد.با توجه به شناختی که با این مطالعه از محیط اطراف خود به دست می آوریم و بر زندگی ما اثری بسزا دارد،انجام این مطالعات ارزشی بیش از قیمتی که گذراندن چند واحد درسی دارد،پیدا می کند.

ادامه مطلب