جزوه درآمدی به فلسفه میرعبدالحسین نقیب زاده

جزوه درآمدی به فلسفه میرعبدالحسین نقیب زاده
تاریخ انتشار
23 آگوست 2022
تومان 7,500
جزوه درآمدی به فلسفه میرعبدالحسین نقیب زاده

جزوه درآمدی به فلسفه میرعبدالحسین نقیب زاده (فقط بخش سوم کتاب ) در ۴۰ صفحه حاوی نکات مهم و کلیدی

و جزوه درس آشنایی با فلسفه اسلامی منبع رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور

بهمراه نمونه سوالات امتحانی پایان ترم ادوار گذشته

 

بخشی از متن فایل

نگاهی به متافیزیک و دانششناسی
آغاز فلسفه:
✓ تاریخ فلسفه را میتوان به 4 مرحله الف( آغاز پیدایش فلسفه تا زمان سقراط، ب( با سقراط شروع و ظهور افالطون به
اوج رسید، ج( از ارسطو تا دکارت و د( با دکارت شروع و تا زمان حال ادامه دارد.
✓ نخستین پرسشهای فلسفی، پرسش های متافیزیکی یعنی پرسشهایی درباره “بودن” و واقعیت حقیقی بود.
✓ متافیزیک نه تنها بخش بنیادی فلسفه بلکه سرآغاز آن نیز هست.
✓ دانششناسی که درباره شناسایی و چگونگی شناختن است، از بخشهایی بوده که در دورههای بعد پدید آمده است.
✓ میان این پرسش که بودن یا واقعیت حقیقی چیست با این پرسش که شناختن این واقعیت حقیقی چگونه ممکن است،
پیوندی منطقی در کار است.
✓ نخستین نمونههای پرسشهای متافیزیکی را میتوان در نوشتههای دانایان هند به نام اوپانیشادها مشاهده کرد.
✓ در نوشتههای فوق، سخن بر سر اصل و آغاز و بنیاد جهان و درباره سرچشمه و خاستگاه هستی است.
✓ روش نویسندگان اوپانیشادها، تمثیل است.
✓ برای آن اصل و آغاز در نوشتههای فوق، گاهی از تعبیر “برهمن” بمعنی قدرت مقدس و گاهی از تعبیر “اتمن” بمعنی
خو د استفاده شده است.
✓ از تعبیرات گوناگون مشخص میشود که سخن آنان درباره بنیادی یگانه و معنوی بوده که همه چیز از او پدید آمده و به
او باز میگردد که به تمثیل “خود” انسان، “خود” مینامند.
✓ این دانایان با تعابیر فلسفی – عرفانی، برای نخستین بار از نمایان شدن »یک« در »بسیار« و از تجلی »وحدت« در
»کثرت« سخن میگویند.
✓ شناخت این بنیاد و سرچشمه هستی جز از راه توجه به خویش و شناخت “خود” خویش، ممکن نیست.
✓ توجه به بنیاد معنوی هستی در سخنان الئوتسه و زرتشت که در همین دوران در چین و ایران ظهور کردند نیز مییابیم.
✓ الئوتسه در اشاره به این بنیاد، نام تائو را برگزید زیرا تائو، جاودانی است و نامی که بتوان نامید، جاودانی نیست.
✓ زرتشت در سرودهای آسمانی خود )گاتاها( اهورا مزدا را چون آفریننده انسان و جهان و زندگانی و همه نیروهای نیک،
ستود.
✓ ظهور بودا در همین دوران بوده ولی اندیشه وی بیشتر بسوی انسان و رستگاری او از راه شناخت و کوشش است و از این
رو، بیشتر جنبه روانشناسی فلسفی دارد.
✓ نگاه فیلسوفان یونان که فیزیولوگ )فیلسوف طبیعت( نامیده میشدند، بسوی طبیعت است.
✓ پرسش فالسفه یونانی درباره اصل و سرچشمه و حتی مایه نمودهای گوناگون طبیعی است.
✓ پرسش شرقیان، بیشتر جنبه دینی – فلسفی داشته و پرسش یونانیان، بیشتر دارای جنبه علمی – فلسفی است.
✓ فالسفه یونان را نمیتوان ماتریالیست نامید چون الف( جدا کردن مادی و معنوی در دوره های بعد انجام شد و ب( بجز
عناصر چهارگانه از عواملی چون خرد، مهر و کین و هوش نیز سخن گفتهاند.
✓ اندیشه 2 فیلسوف یونانی یعنی هراکلیتوس و پارمنیدس که به سنجش مفاهیم بنیادی متافیزیک یعنی بودن، نبودن و
شدن پرداختند، اهمیت بیشتری دارد.

✓ هراکلیتوس معتقد بود که همه چیز در شدن، مدام بوده و جهان مانند رودخانهای است که آب آن همواره در گذر است
»تو نمیتوانی دو بار در یک رودخانه فرو روی زیرا هر بار، آب های تازهای بر تو میگذرند«
✓ در این شدن مدام، هر چیز به چیز دیگری تبدیل شده و اضداد، جای یکدیگر را میگیرند.
✓ نگاه پارمیندس به آن سوی »شدن« و چیزهای گذرنده و در جستجوی »بودن« بود.
✓ پارمنیدس بر آن بود تا به نیروی اندیشه، از قلمروی چیزهای دیده شدنی فراتر رفته و به »بودن همیشه همان و یگانه«
که تنها آن را واقعیت حقیقی میدانست، راه یابد.
✓ به اعتقاد وی، “نبودن” پنداری بیش نبوده و از آنجا که “شدن” نیز نتیجه آمیزش با “نبودن” است، آن نیز پندار است.
✓ به عقیده وی، اندیشیدن درباره “نیست” ناممکن و سخن گفتن درباره آن، نارواست.
✓ تنها پندار است که آدمیان را بر آن داشته تا درباره “نیست” سخن بگویند و تنها “هست” اندیشیدنی است
✓ به عقیده وی، پرسش درباره خاستگاه “هست” نیز نارواست.
✓ درباره “هست”، تنها باید بگوییم هست و نمیتوانیم بگوییم “بود” یا “خواهد بود”. در اندیشه “هست”، زمان بیرنگ و
محو است.
✓ اندیشه پارمنیدس و هراکلیتوس در روند تاریخ فلسفه و متافیزیک موثر است چون تاثیر نظریات آنان را هم بر نظریات
امپدکلس و دموکریتوس و هم نظریه اتمی لئوکیپوس و دموکریتوس میتوان مشاهده کرد.
✓ از نظر امپدکلس، همه عناصر از آمیزش 4 عنصر آب، هوا، خاک و آتش بدست آمده که به تاثیر دو عامل مهر و ستیزه
باهم میآمیزند و از یکدیگر جدا میشوند.
✓ لئوکیپوس و دموکریتوس برآنند که همه چیزها از ذرههای بسیار کوچک جسمانی که بخشناپذیر بوده و اتم )بیبخش(
نامیده میشوند، پدید آمدهاند.
✓ به اعتقاد اینان، خود اتم تغییرناپذیر بوده و همیشه، همان است. نه آغازی دارد و نه پایانی.
✓ تفاوت در چیزها، از سویی نتیجه تفاوت در اتمهای سازنده آنهاست و از سوی دیگر، تفاوت در چگونگی پیوند بین آنها.
✓ موجودات کاملتر مانند گیاهان و جانوران، از اتمهای کاملتر، ظریفتر و کروی شکل )چون دارای حرکت بیشتری
هستند( ساخته شده و پیوند بین اتمها، منظمتر است.
✓ اتمیستها، حتی روان را جسمانی و ساخته شده از اتمها میدانند و نظریه آنان، یکی از نخستین صورتهای ماتریالیسم
یعنی نظریهای که واقعیت حقیقی را ماده میشمرد و بجز ماده و حرکت، هیچ عامل دیگری را در کار جهان، موثر نمیداند.
✓ سقراط بود که برای اولین بار در تاریخ اندیشه انسانی، به روش سنجش خردمندانه و تعریف مفاهیم پرداخت.
✓ سقراط تنها به فلسفه اخالق توجه داشته و از بررسیهای علمی و متافیزیکی رویگردان بود.
✓ افالطون با پیگیری اندیشه و روش سقراط، متافیزیک را به اوج آن رساند

ادامه مطلب