جزوه روانشناسی مرضی

جزوه روانشناسی مرضی
تاریخ انتشار
28 ژوئن 2022
تومان 7,500
جزوه روانشناسی مرضی ویژه کنکور کارشناسی ارشد و دکتری روانشناسی با ذکر تغییرات ملاک ها در DSM-5 با فرمت pdf در حجم ۲۳۹ صفحه

بخشی از متن فایل

هرکسی خاطراتی دارد که نمی تواند غیر از دوستانش آنها را برای کس دیگری تعریف کند. او افکاری در سر دارد که آنها را
برای حتی دوستانش برمال نمی کند، مگر برای خودش، آن هم بصورت مخفی. اما چیز های دیگری نیز وجود دارند که انسان
می ترسد آنها را حتی به خودش بگوید، و هر آدم معقولی چند تا از این چیزها را در سرش مخفی نگه داشته است. هرچه او
معقول تر باشد تعداد این چیز ها در سر او بیشتر است.
سرکوبی دفاعی است که فرد بوسیله آن، افکار ناخواسته و امیال منع شده را بصورت ناهشار از ذهن می راند. دو فرایند
سرکوبی را تسهیل می کنند : بازداری ذهنی و روی گردانی توجه. سرکوبی می تواند تقریبا کامل و یا ناقص باشد. شواهد
نشان می دهند که این تعارض ها و خاطرات سرکوب شده بصورت ناقص هستند که نقش مهمی را در رفتار نابهنجار ایفا می
کنند.
فرافکنی : عبارت است از نسبت دادن برداشت ها و معنی ها به دیگران، و جایگزین کردن شما بجای » من«. این مبنایی
1 است که درک زبان بر آن قرار دارد. 2 نوع فرافکنی وجود دارد: فرافکنی همگون ساز
که نسبت دادن چیزی به دیگری
است که ما کامال از احساس خودمان آگاهیم. این بخش از فرایند کلی اختصاص دادن سریع معانی به رویدادهاست. نوع دیگر
2 ،در فرایند کنار آمدنت فرافکنی، بنام فرافکنی انکار
رایج تر است. این فرافکنی عبارت است از نسبت دادن احساس ها و
تجربیاتی به دیگران که ما شخصا داشتن آنها را انکار می کنیم و معموال آنها را سرکوب می کنیم.
3 واکنش وارونه
: در فرایند ویراستاری تجربه، ما می توانیم فعلی را حذف کنیم و متضاد آن را جایگزین نمائیم. گاهی اوقات
می گوییم من از او متنفرم در حالی که واقعاً منظورمان این است: من او را دوست دارم. این فرایند اصالحی واکن وارونه
نامیده می شود.
4 جابجایی
: فرد با عوض کردن موضوع واقعی با موضوعی که بی ضرر تر و کمتر تهدید کننده است، هدف هیجان های خود
را تصحیح می کند.
همانند سازی
5
: همانند سازی بیانگر فرایندی است که بوسیله آن ویژگی های دیگران را درونی می سازیم- افکار، ارزش ها،
اطوار قالبی، مقام و قدرت آنها را. همانند سازی ضد فرافکنی است. این راهبرد بسیار متداولی برای چیره شدن بر ترس و بی
کفایتی است.
6 انکار
: در حالی که سرکوبی واقعیت های درونی را از میان می برد، انکار واقعیت های بیرونی ناراحت کننده را برطرف می
کند. انکار عموماً زمانی رخ می دهد که احساس امنیت و دوست داشتنی بودن ما تهدید شده باشد. این واقعیت که افراد
عموماً نمی توانند دقیقا به احساس های منفی که متوجه آنهاست پی ببرند، گواه بر آنست که فرایند انکار متداول است.
7 جداسازی
: در حالی که در سرکوبی و انکار، مولفه های عاطفی و اطالعاتی هر دو حذف می شوند، در جداسازی فقط
مولفه های عاطفی )که منابع استرس هستند( سرکوب می شوند، حال آنکه اطالعات حفظ می شوند

توجیه عقلی
: توجیه عقلی در ارتباط با انکار و جداسازی، عبارت است از سرکوب کردن مولفه هیجانی تجربه، و از نوع
بیان کردن آن بصورت یک تحلیل عقالنی انتزاعی.
2 دلیل تراشی
: افراد هنگام یادآوری تجربه ها و توجیه کردن آنها، عموماً نه تنها واقعیت های تجربه، بلکه انگیزه ها را نی
زتجربه می کنند. دلیل تراشی فرایند نسبت دادن انگیزه های جامعه پسند به رفتار است که یک بررسی بیطرفانه آن را اثبات
نخواهد کرد. مثال کسی که دیر به یک میهمانی میرسد و از همان اول نمی خواست که به میهمانی برود، دالیل جامعه
پسندی مثل اتومبیلم خراب شد می آورد. دلیل تراشی، نقش مهمی را در پرورش خودبیمار انگاری بازی می کند، که عبارت
است از عقیده راسخ به اینکه شخص بیمار است یا قرار است بیمار شود در حالی که شواهد پزشکی برای آن وجود ندارد.
3 واالیش )تصعید(
: واالیش فرایند هدایت کردن مجدد انرژی های روانی از هدف های جامعه ناپسند به هدف های سازنده
و جامعه پسند است. استعداد های عشق، کار، نوع دوستی، و حتی شوخی شامل این گونه هدایت مجدد تکانه های خام
جنسی و پرخاشگرانه هستند.
راهبرد های کنار آمدن را در یک سلسله مراتب پختگی می توان سازمان داد که چهار سطح دارد: راهبرد های سطح اول
کمترین پختگی را دارند و شامل راهبرد هایی می شوند که در آن واقعیت یا کامال جعل می شود یا به طور کامل کنار زده
می شود. انکار یا تحریف صریح واقعیت بیرونی به عالوه فرافکنی هذیانی از جمله این راهبرد ها هستند. راهبرد های سطح
دوم تا اندازه ای پخته ترند. آنها فرافکنی و راهبرد هایی را شامل می شوند که به خود بیمار انگاری و رفتار منفعل –
4 می انجامد. آنها همچنین برون ریزی5 پرخاشگر
، که ابراز مستقیم تکانه های ناهشیار است )بدون آگاهی از آن تکانه ها(، و
6 تجزیه
که تغییر موقتی اما جدی احساس خود یا منش فرد به منظور اجتناب از ناراحتی هیجانی است را شامل می شوند.
در سطح سوم مکانیزم های توجیه عقلی، جداسازی، سرکوبی و جابجایی را می یابیم- راهبرد هایی که گرچه تا اندازه ای
برای ما تضعیف کننده هستند، اما بسیار رایج اند. پخته ترین راهبرد ها، راهبرد های سطح چهارم هستند که همه ما در
جهت آنها تالش می کنیم. این راهبرد ها شامل برخورد کردن با اضطراب از طریق واالیش و همراه با آن، مکانیزم های نوع
دوستی، شوخ طبعی، منع هشیار و به تاخیر انداختن تکانه ها هستند

ادامه مطلب