جزوه مبانی تاریخ اجتماعی ایران

جزوه مبانی تاریخ اجتماعی ایران
تاریخ انتشار
24 جولای 2022
تومان 7,500
جزوه مبانی تاریخ اجتماعی ایران pdf و ppt

بخشی از متن فایل

.ساختار اقتصادی ایران در دوران صفویه
برآوردها بیانگر آن است که ایران در دهه 1620م/1000ش )دوران اوج اقتدار و شکوفایی صفویه( جمعیتی بین 6 تا
10 میلیون نفر داشته است. این جمعیت در سه بخش به هم مرتبط اقتصادی یعنی “قبایل شبانکاره”، “دهقانان و
روستاییان” و “پیشه وران شهری” قرار می گرفتند.
– بخش شبانکاره و بیابانگرد
در صورت بندی اجتماعی ایران از حدود سال 1000م کشمکشی متناوب بین دو گونه اقتصاد سیاسی در جریان بوده
است: یکی اقتصاد روستانشینان و شهرنشینان یکجانشین و دیگری اقتصاد شبانکارگان بیابانگرد ترک و مهاجرت مداوم
شان از آسیای میانه به ایران. قبایل شبانکاره ایران از گروه های کوچک و بزرگی تشکیل می شد که در آن ها هر چند
خانواده یک کالن )طایفه( را تشکیل می دادند و گاه در رأس همه این ها یک ایل متشکل از چند قبیله قرار می گرفت. در
دوره صفویه به این بزرگترین واحد اویماق می گفتند. شبانکارگی مبنای اقتصادی زندگی قبیله ای چادرنشینی را تشکیل
می داد. تأمین نیازهای اساسی از طریق چراندن رمه، اشتغال به صنایع دستی و در مواردی محدود پرداختن به کشاورزی
مهم ترین هدف فعالیت های اقتصادی شبانکارگی بود.
– بخش دهقانی
در حدود سال 1000م واحد اساسی کشاورزی، دهکده بوده و هزاران دهکده دور و نزدیک در سراسر کشور وجود داشته
اند. برخی از پژوهشگران ازجمله لمپتون معتقدند در آغاز دهکده های ایران به صورت کمون )جماعتی( بوده اند، اما طولی
نکشیده که بر اهالی هر روستا اربابی تحمیل شده است. مینورسکی به پیروی از شاردن می گوید در ایران عهد صفوی چهار
نوع زمین وجود داشته است: زمین های متعلق به شاه، زمین های دولتی، زمین های موقوفه و زمین های متعلق به افراد.
زمین های سلطنتی )خاصه( امالک خاص پادشاه و اعضای خاندان سلطنتی بود. امالک دیوانی یا ممالک، همان امالک
دولتی بودند که شکل اساسی آن ها در عهد صفویه تیول بود. درآمدها و مالیات های این زمینها به خزانه دولت می رفت
نه به خزانه شخص شاه. شاردن معتقد است زمین های دولتی بزرگترین بخش قلمرو پادشاهی صفوی را تشکیل می دادند.
همچنین زمین های وقفی به امالکی گفته می شد که واقف به مقاصد دینی و خیریه اختصاص می داد. درآمد موقوفات به
طور معمول عاید حاکمان شرع، روحانیان تراز اول یا سادات می شد؛ متولی نیز یک دهم عایدات را در اختیار داشت. موقوفه
قابل خرید و فروش نبوده و معاف از مالیات بود. از این رو برخی مالکان بزرگ از جمله شخص شاه امالک خود را وقف می
کردند تا مالیات نداده و مشمول قوانین ارث نشوند. و سرانجام زمین هایی با مالکیت خصوصی که متعلق به افراد بود. در
این دوره با واگذاری زمین های دولتی به افراد و خاندان ها مالکیت خصوصی روندی رو به رشد دارد.
– بخش شهری
جمعیت شهری ایران در سده هفدهم دست کم 15 درصد کل جمعیت کشور بوده است. در این زمان محور اولیه و
عمده اقتصاد شهری ایران اصناف بودند. پیشه وران شهری به فلزکاری، بافندگی، ساختن ظروف فلزی، خانه سازی، نانوایی،
حمل و نقل و غیره اشتغال داشتند. در درون هر صنف سه درجه کاری شامل شاگرد )پادو(، خلیفه )وردست( و استاد وجود
داشت. و معموال هر صناعتی به صورت حرفه ای خانوادگی باقی می ماند. مهم ترین کاالیی که در ایران عهد صفوی تولید
می شد پارچه بود. بافندگی محور صنایع ایران را تشکیل می داد و بافندگان پارچه جزو قدرتمندترین اصناف زمان صفویه
بودند تا آن جا که می توانستند نسبت به میزان باالی مالیات ها به دولت انتقاد کنند. سایر صنایع عبارت بودند از چینی و
کاشی، جنگ افزارهای با کیفیت مرغوب، چرم، مینا، جواهر، رنگ، کاغذ و صابون. دومین بخش عمده اقتصاد شهری، فعالیت
های تولیدی در کارگاه های سلطنتی بود که طیف گسترده ای از امور از خدمات کاخی و آشپزخانه سلطنتی گرفته تا
کارهای پیشه وری و صناعتی را شامل می شد. مبتنی بر منابع موجود حجم داد و ستد در ایران عهد صفویه نسبتا کم بوده
است. اقتصاد تقریبا غیر پولی، نقش بزرگ بخش کشاورزی، مشکالت حمل و نقل، سیاست اقتصادی شاهانه و عواملی دیگر
از علل محدود بودن تجارت به حساب می آیند. اما با این همه بازرگانان نقش بزرگی در اقتصاد کشور داشتند، هرچند که
آنان بر بازار داخلی سیطره داشتند اما در تجارت خارجی نفوذ چندانی نداشتند. حلقه های واسط و کلیدی تجارت داخلی
و خارجی ایران عصر صفوی را بازرگانان ارمنی تشکیل می دادند. از دیگر گروه های عمده شهری ایران عصر صفوی می
توان روحانیون، طبقات پایین شهری، زنان و اقلیت های دینی را نام برد.
3-1 .بازرگانی خارجی و مناسبات با غرب در دوران صفویه
در اوایل قرون وسطی که ابتدا اسالم و سپس امپراطوری عثمانی در منطقه ظاهر شدند، رابطه و تماس ایران با غرب
قطع شد. روابط عمده ایران در آن زمان با همسایگان خویش، عثمانی در غرب و هندوستان در شرق بود. در سده سیزدهم
روابط ایران و ایتالیا آغاز گردید و در سده های چهاردهم و پانزدهم با آهنگی فزاینده از طریق آسیای صغیر )آناتولی( در
بورسا )عثمانی( و بندرهای مدیترانه شرقی ادامه یافت. در سده پانزدهم صنایع ابریشم اروپا گسترش زیادی یافت، بورسا به
صورت بازار بین المللی ابریشم خام در آمد و ایران عمده ترین منبع تولید ابریشم در خاورمیانه شد.
تشکیل دولت شیعه مذهب صفوی و یک رشته جنگ های خونین میان ایران و عثمانی و همچنین تعرفه های باالی
گمرکی در زمان صلح سبب آسیب و قطع این الگوی تجاری شد. در زمان شاه عباس و در سده هفدهم ایران و اروپا با توجه
به عالیق بازرگانی و نظامی تصمیم گرفتند قدرت مداخله گر عثمانی را تضعیف کنند و به جست و جوی راه جدید آبی از
طریق روسیه یا خلیج فارس )جهت جایگزینی راه خشکی قدیمی عثمانی( بپردازند.
از دیدگاه ایران ابریشم خام کاالی کلیدی صادراتی بود و پس از آن پارچه های حریر، قالی، پشم، سنگ های قیمتی،
خشکبار و تنباکو قرار می گرفت. هرچند که تنها کاالی همخوان با الگوی تجارت بین المللی ابریشم بود. دو عنصر دیگر
تجارت جهانی در آن زمان را ادویه خاور دور و شمش طالی آمریکا تشکیل می داد.
در سده هفدهم انگلیسی ها، هلندی ها و فرانسویان نه به عنوان دشمن آشکار و همراه با نیروی نظامی بلکه به عنوان
تاجر وارد ایران شدند. کمپانی هند شرقی انگلیس بعد از سال1615م به مدار اقتصادی ایران کشیده شد. این کار به دو
دلیل عمده صورت گرفت: خرید مستقیم ابریشم از ایران که تولید کننده اصلی بود و صدور بسیاری از کاالهای اروپایی و
آسیایی به ایران به جای پرداخت پول نقد ابریشم. موفقیت کمپانی تا سال1630م محدود بود، هرچند که نباید موفقیت
های آن را در باب گشودن تجارت با ایران دست کم گرفت. از حوالی سده شانزدهم تماس مستقیم روس ها با ایران آغاز
گردید. در این دوره یک رابطه بازرگانی نامنظم و نه چندان وسیع از طریق مجاری سلطنتی و خصوصی میان روسیه و ایران
شکل گرفت. روس ها به ایران پوست خز و ایرانی ها به روسیه ابریشم خام، حریر، پارچه های نخی، چرم و سنگ های
قیمتی صادر می کردند

ادامه مطلب